سلام
داشتم کتاب (جهان بزرگ و انسان) موریس مترلینگ رو میخوندم که موریس واقعا مغز متفکر زمان خودش بوده مطالب جالبی که موریس تو این کتاب نوشته نشانه این ادعاست.
مختصری از مترلینگ:
موریس مترلینگ اصلا بلژیکی است و در سال ۱۸۶۰ م  در شهر کان متولد شده او به زبان المانی و فرانسه در خانواده فرا گرفت و در مدرسه زبان لاتین رو اموخت و تحصیلات خوش رو در رشته حقوق بپایان رسوند و در بلژیک وکیل دعاوی بود و ناگهان به طوری که مشهور است بر اثر عشق دختری که به مترلینگ خیانت کرده بود وکالت را ترک نمود و بنویسندگی پرداخت و اولین اثرش رو با نام تاتر پرنده ابی رنگ نامید و در سال ۱۹۱۱ جایزه نوبل رو دریافت کرد...

موریس تو این کتاب سوالات جالبی رو میپرسه که ادم رو به کل به فکر فرو میبره نمونش:
اگر از شما بپرسند که در این جهان در انتظار چه هستید چه پاسخی خواهید داد؟؟
موریس میگه :
نودونه درصد مردم میگن که پس از مرگ مستقیما وارد بهشت بشیم زیرا عمر جاویدان خواهم داشت و تا پایان عالم اغذیه لذیذ بخورم و از لذت عشق و شهوترانی برخوردار شوم و اهنگهای طراب انگیز بشنوم و..
ولی غافل از این هستند که بعد از رفتن به بهشت  و داشتن عمر و جوانی همیشگی دچار پیری و بیماری نخواهید شد و دیگر از خوردن و نوشیدن و خوابیدن و شهوت رانی لذت نخواهید برد و به زودی زندگی یکنواخت بهشت شما رو کسل و خسته خواهد کرد زیرا چیزی که در این دنیا خوردن و خوابیدن و... را برای شما لذت بخش کرده ترس از مرگ و از دست دادن این لذائذ است و روزی که این لذائذ جاوید شد یعنی مرگ برای شما وجود نخواهد داشت و همه چیز عادی خواهد شد.
اگر به شما اختیار میدادند که مردگان خود را زنده کنید کدام یک از انها را زنده میکردید؟؟

این کتاب برای من خیلی جالب بود . اگه تونستین پیداش کنین و بخونینش...

انیشتن درباره موریس اینچنین میگه:
شاید قرنها بگذرد و در کره خاک متفکری مانند مترلینگ بوجود نیاید.

همیشه موفق و پیروز باشید.
یا حق

سلام به دوستان خوب و با صفای اهل دل ..قلوه وجیگر و ..باقی قضایا.
اینم یه داستان سنتی پنتی :

پسر کوچکی روزی هنگام راه رفتن در خیابان سکهای یک سنتی پیدا کرد .او از پیدا کردن این پول ان هم بدون هیچ زحمتی خیلی ذوق زده شد.این تجربه باعث شد که او بقیه روزها هم با چشمان باز سرش را به سمت پایین بگیرد و در جستجوی سکه های بیشتر باشد.
او در مدت زندگیش ۲۹۶سکه ۱ سنتیو ۴۸ سکه ۵ سنتی و۱۹ سکه ۱۰ سنتیو ۱۶ سکه ۲۵ سنتی و ۲ سکه نیم دلاری و یک اسکناس مچاله شده یک دلاری پیدا کرد. یعنی در مجموع ۱۳ دلار و ۲۹ سنت.
در برابر بدست اوردن این ۱۳ دلارو۲۹ سنت ..او زیبایی دل انگیز ۳۱۳۶۹ طلوع خورشید درخشش ۱۵۷ رنگین کمان و منظره درختان افرا در سرمای پائیز را از دست داد.
او هیچ گاه حرکت ابرهای سفید را بر فراز اسمانها در حالیکه از شکلی به شکل دیگر در می امدند را ندید. پرندگان در حال پرواز ..درخشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر هرگز جزئی از خاطرات او نشد.

دلم واسه پسرک میسوزه ولی دیگه کار از کار گذشته ...
خودتون رو تو مشغولیات زندگی سرگرم نکنید و کار و بارو  حداقل چند ساعتی بگذارید کنار به دورو برتون نگاه کنید به خلقت خدا و کیف دنیا رو ببرید تو این دوره زمونه کمتر کسیه که برای تفریح به جاهای با صفا و سر سبز میره ....

تا بعد با یه داستان جالب دیگه که میام برید صفا و سیتی ...
یا حق

میلاد امیرالمومنین حضرت علی(ع) رو به تمام شیعیان دنیا تبریک میگم

روز پدر هم به همه پدرهای زحمت کش وبا صفای ایرونی تیریک میگم.

         دریغا ادمی قدر جوانی را نمیداند ***** و عنوان کتاب زندگانی را نمیداند
           و معنای اذان اسمانی را نمیداند   دریغا سفره محبت کو؟  و فانوس رفاقت کو؟
             دریغا کوچه های دوستی خاموش وغم افزاست  .. دریغا ادمی تنهاست...
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رفته بودیم که دور از انظار دیگران ساعتی با سرگردانی یک عشق بی پناه زیر روشنائی مات ماه گردش کنیم.
اسمان کاملا صاف بود.مهذا پاره ابری سیاه صورت نازنین ماه رو در سیاهی خود ناپدید میکرد...گفتم اسمان به این صافی معلوم نیست این تکه ابر سیاه از گریبان ماه چه میخواهد؟
اشاره به ابر کرد اهی کشید و گفت:ان!؟
ان ابر نیست ! عصاره است.
عصاره ناله های پنهانی عشاق واقعی است... روی ماه رو پوشانده تا ماه شاهد عشق دروغ من و تو نباشد...

                              هیچ کسی غیر از        خودما به داد ما نمیرسه
                               عاشقی هارم دیدیم     یه هوسه یه بار بسه
                                  عاشقی تو دوره ما          والا سرو ته نداره
                                     چیز به این بی ارزشی     چه چه و به به نداره


با ارزوی موفقیت برای همه شما
یا حق