با سلام...
یه سری نصیحت براتون دارم که بزرگان (منظور از بزرگان یعنی بزرگترها یا بلند قدها) که اگه عمل کنین حتما جراح خوبی میشین.
۱: هر روز مقداری از علم و ثروت خود را وقف دیگران کنید. ((مهاویرا ))
۲:مهم نیست که شما سرنگون شوید مهم اینست که بپاخیزید (( گمنام))
۳:اگر قبل از هر کاری انگشت خود را اهسته  به پیشانی خود بزنید مجبور نخواهید بود در پایان کار با مشت محکم بر فرق خود بکوبید (( افلاطون))

دیگه بسه.
اگه جراح شدید ما رم عمل کنید‌ ( دعا کنید )

خوب اینم چندتا کتاب از صادق هدایت( به قول داش حسن صادق حمایت ) :

داستان کوتاه html صادق هدایت سه قطره خون

نسخه متنی text صادق هدایت بوف کور
به شکل زیپ شده zip صادق هدایت بوف کور
داستان pdf صادق هدایت البعثة الاسلامیة الی البلاد الافرنجیة

مجموعه داستان های نویسنده در سایت سخن pdf صادق هدایت مجموعه داستان های کوتاه صادق هدایت

سلام به تمام دوستان عزیز خودم...

دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که می رسد از راه؟
ِیا نیازی که رنگ می گیرد
در تن شاخه های خشک و سیاه

دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسیمی که می تراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان

لب من از ترانه می سوزد
سینه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هیجان
پیکرم از جوانه می سوزد

هر زمان موج می زنم در خویش
می روم، می روم به جائی دور
بوتهء گر گرفتهء خورشید
سر راهم نشسته در تب نور

من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ، ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست، ای بهار سپید

دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را بخویش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه یار منست می داند!

آسمان می دود ز خویش برون
دیگر او در جهان نمی گنجد
آه، گوئی که اینهمه «آبی»
در دل آسمان نمی گنجد

در بهار او ز یاد خواهد برد
سردی و ظلمت زمستان را
می نهد روی گیسوانم باز
تاج گلپونه های سوزان را

ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خیال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خویش
شعر و فریاد و آرزو شده ام

می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خیس تازهء سرد
آه با این خروش و این طغیان
دل گمراه من چه خواهد کرد؟